حقه های بصری با رنگ
هنگامی که خانه ای را برای سکونت بر می گزینیم، حداکثر سعی و تلاشمان را جهت انتخاب مناسب ترین مکان، آن هم با توجه به شرایط موجود زندگی مان صورت می دهیم؛ اگرچه در این میان ممکن است پاره ای از نیازهای ضروری مان در انتخاب موجود بی پاسخ مانده باشند ولی برای برآورده نمودن برخی از آنها نیز راه های مختلفی وجود دارد
بازسازی و انجام تغییر و تحولات ساختاری در یک ساختمان، یکی از آن راه هاست. البته در مرحله بازسازی یک فضا، ممکن است با شرایط گوناگونی مواجه شویم: برخی از فضاها به گونه ای هستند که امکان انجام تغییر و تحولات اساسی در آنها وجود داشته و پروژه های کلی مانند برداشتن دیوار بین دو فضا، تغییر محل پنجره، ایجاد سقف های کاذب و غیره در آن مکان ها عملی است. به این طریق دست برای برآورده نمودن نیازهای مربوطه افراد ساکن در آن مکان باز است ولی در صورتیکه به دلایل مختلف از قبیل موقعیت مکانی و خصوصیات معماری و نقشه کشی آن، شرایط مالی صاحب مکان برای انجام پروژه بازسازی، امکان انجام تغییر و تحولات اساسی را نمی دهد، باید به دنبال راهکار دیگری بود. در چنین شرایطی رنگ و حقه های بصری با رنگ به یاری ما می آیند.
رنگ ها نه تنها در حس روحی و روانی ما موثرند، بر دریافت حس فیزیکی ما از محیط نیز نقش بسزایی دارند. آنها حتی قالب فیزیکی و معماری فضا را به لحاظ ظاهری بر هم ریخته و محیط را به گونه ای دیگر به ببیننده القا می کنند. تاکنون نحوه نگرش همه ما به رنگ با در نظر گرفتن معیارهای ظاهری بوده است.
اغلب ما رنگی را برای فضای اتاقمان بر می گزینیم که تنها با لوازم دکوراسیونی موجود و همچنین نظر و سلیقه مان متناسب باشد ولی به نقش اصلی آن در معماری ساختمان و پیامدهایی که کاربرد آن رنگ می تواند در محیط داشته باشد، کمتر فکر می کنیم. حال آنکه هر رنگ، گذشته از ظاهری که از آن نمایان است، دارای خصوصیات مختلفی بوده و در همین راستا، تاثیرات گوناگونی نیز بر فضای اطراف و لوازم موجود در آن می گذارد که با توجه به این مشخصات و نتایج حاصل از کاربرد آنها، انتخاب رنگی برای یک محیط با شرایط و موقعیت خاص خودش، نمی تواند تنها از روی احساسات و با معیارهای زیبایی
ظاهری صورت گیرد، بلکه ابتدا باید مقاصدی را که از کاربرد آن در محیط مد نظر است، مشخص کرد، سپس در راه دستیابی به هدف مورد نظر، به انتخاب نوع رنگ و روش به کارگیری آن پرداخته شود.